یادی از شهید محمد مجتهدی
یادی از شهید محمد مجتهدی

یادی از شهید محمد مجتهدی

یادی از شهدا

خاطره ای از زبان همرزمان شهید وبخشی ازسجایای اخلاقی

سید صادق (حمید ) اقامیری: ” ۱۳نفر از رزمندگان شهر سلطانیه از جمله شهید محمد  در عملیات کربلای ۵ با هم بودیم و ساعت حدود ۸ شب  عملیات شروع شد محمد  واخوی من  شهید سید باقر ( سعید ) ماموریت داشتند که با ارپی جی هفت یک دوشکای عراقی را که با رگبار خود  مانع شده بود خاموش کنند در حین حمله محمد گلوله خورد   و به پشت خاکریز اورده شد و من هم که مجروح شده بودم در فاصله تقریبا ۵ متری محمد قرار داشتم خمپاره ای کنار محمد زمین خورد و محمد دو باره مجروح شد   نزدیک ۲ ساعت انجا ماندیم بعد از عقب نشینی و پیشروی مجدد نیروهای ایرانی ما دو نفر را در یک برانکارد گذاشته به امبولانس منتقل و به بیمارستان صحرایی بردند این زمان  ۴  یا ۵/۴ ساعت از نصف شب گذشته بود من دیدم مرا پیاده کرده به بیمارستان صحرایی می برند ولی محمد را نیاوردند گفتم چرا او را نمی آورید گفتند محمّد شهید شد

محمد  بسیار پاک و مذهبی و مقید به انجام فرایض الهی بود واغلب  به اقامه نماز سفارش می کرد و خودش هم به نماز اهمیت زیادی می داد  و در شرایط سخت هم با شوخی هایش به همه روحیه می داد .

یادم هست  در جبهه مسابقه مچ انداختن بود محمد به شوخی می گفت هر کسی که از همه از نظر جسمی و بدنی قوی تر است با من مسابقه دهد هر چند که می دانم شکست خواهد خورد “

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.